۱۰ مرداد ۱۳۸۸

مرداد

باهوش!

من احتمال می‌دهم که کل یا بخش زیادی از هزینه‌ی تبلیغات آقای موسوی در انتخابات ریاست جمهوری توسط یک تاجر عمده‌ی پارچه یا از راه تولید و فروش مستقیم آن تامین گردیده، یعنی در واقع این هزینه توسط خود مردم پرداخت شده‌است.

چه فکر هوشمندانه‌ای! خودم رو می‌گم‌ها!

ذهن وبلاگی

(شاید زمانی مطالعه وبلاگ برای برقرار کردن ارتباط با نویسنده‌های آن‌‌ها و ایجاد نوعی شبکه‌ی ارتباطی اینترنتی بود اما اکنون که زمان فشرده‌تر شده و راه‌های ارتباطی متنوع‌تری پدید آمده، بیشتر از وبلاگ‌ها به عنوان ابزارهای اطلاع رسانی استفاده می‌شود، اهمیت این نکته درچیست؟!)

من دیگر عادت کرده‌ام که در میان وبلاگ‌ها بچرخم، آن‌ها را باز کنم، با سرعت بخوانم و به سراغ بعدی بروم. من که از گوگل ریدر یا فیدها هم استفاده نمی‌کنم، تا اندازه‌ای با قالب وبلاگ‌ها و حس و حال نویسنده‌های آن‌ها هم درگیر می‌شوم. اما زمان این نوع وبلاگ‌خوانی در حال سپری شدن‌ است چون زمان محدود است و همه دوست داریم که در کمترین مدت بیشترین استفاده را از پولی که برای یک اینترنت کم‌سرعت پرداخت می‌کنیم ببریم، پس سعی می‌کنیم با استفاده از ریدرها و خوراک‌خوان‌ها، فقط به مطالب وبلاگ‌ها دسترسی پیدا کرده و استفاده کنیم. اکنون که عملاً‌ فیس بوک و توییتر و .. که میان کاربران ارتباط نزدیک‌تری برقرار می‌کرد، در ایران از کار افتاده‌اند،‌ دوباره وبلاگ اهمیت پیدا می‌کند... ( از پالتاک که ابزار بسیار مهم ارتباطی در اینترنت است کلاً‌ خبری نیست.)

شاید ماه‌هاست که به سایت‌های خبری و اطلاع رسانی سر نزده‌ام و مطالب رسمی‌تر و شاید کارشناسانه‌تر را مطالعه نکرده‌ام. در واقع این نوع سایت‌ها برای من به‌کلی بی‌خاصیت شده‌اند و فکر می‌کنم که نمی‌توان به مطالب جالبی در آن‌ها دست پیدا کرد، البته شاید اینطور نباشد و بتوان مطالب مهم‌تر و با صحت بیشتر را در آن‌ها یافت.

حالا که با خودم فکر می‌کنم می‌بینم که بیشتر زمانی که صرف اینترنت کرده‌ام به مطالعه در میان وبلاگ‌ها و سایت‌های شخصی اختصاص یافته و بنابراین اطلاعاتی که دریافت کرده‌ام محدود به نوشته‌های وبلاگی و غیر رسمی بوده‌است. این نوشته‌ها که از صافی ادراک نویسنده‌ها گذشته‌ و با احساسات آن‌ها عجین شده‌است، به نظر من، از ارزش پایینی از نظر اطلاع رسانی برخوردار است. ( ممکن است برعکس این مورد هم درست باشد، و این زمانی اتفاق می‌افتد که کانال‌های رسمی از فیلترهای ارزشی و مصلحت‌طلبانه می‌گذرند.)

در هر حال، من فکر می‌کنم که این نوع استفاده از اینترنت به ایجاد نوعی ذهن وبلاگی و مینیمالیستی،‌ که تا اندازه‌ای از واقعیات جدا شده و به ساده‌سازی پدیده‌های سیاسی، اجتماعی و ... می‌پردازد،‌ دامن زده‌است. البته مطالعه‌ در این مورد کارشناسی بیشتر و زمان و فرصت بسیار بیشتری را می‌طلبد...

0 نظر:

ارسال یک نظر

لطفاً برای درج نظر خصوصی یا ارسال ایمیل یا تماس آنلاین، به صفحه تماس بروید
با تشکر