۲۴ اسفند ۱۳۸۸

یک شعر کثیف‌تر و دو شعر کثیف تقدیم به پاکی درون

[چون کِرمی بزرگ

طوفانی درونم وول می‌خورد

از ذهنم می‌گذرد،

از گلو وسینه‌ام پایین می‌رود

و با گُه، در دستشویی خالی می‌شود]

زیبایی برای تو،

زشتی برای من

آرامش برای تو،

طوفان برای من

باران برای تو،

سنگ برای من

من برای تو،

تو برای من

[اصوات،

آری، اصوات!

بر سرتاپایم استفراغ می‌شوند ~

به تنگ آمده‌اند از این‌همه در گلو شکستن]

0 نظر:

ارسال یک نظر

لطفاً برای درج نظر خصوصی یا ارسال ایمیل یا تماس آنلاین، به صفحه تماس بروید
با تشکر