۲۵ خرداد ۱۳۸۹

ون بوو

له‌ ده‌رونمدا
مه‌لێكی كۆچه‌ر هێلانه‌ی كردبوو
له‌ گه‌رمێنه‌وه هاتبوو، به‌ڵام
ئه‌وه دوو زستان بوو كۆچی نه‌كردبوو.
ئه‌ی هه‌ڤاڵان
ئێستاكه‌ لێم ون بوه
كسێك له‌ ئێوه نه‌یدیوه‌ته‌وه‌؟
تكایه‌،
له‌ هێلانه‌كه‌ی، دڵێك به‌جێ ماوه...
گمشده
در درونم
پرنده‌ای مهاجر لانه کرده بود
از گرمسیر آمده بود، اما
دو زمستان بود که مهاجرت نکرده بود.
ای دوستان!
اکنون گم شده است
کسی از شما او را ندیده است؟
خواهش می‌کنم،
در لانه‌اش، قلبی به جا مانده...

5 نظر:

ناشناس گفت...

چه هارمونی زیبایی دارد زبان کردی. راهی برای آموختنش هست؟ مثلا برای من که الان تبریزم!

احسان جوانمرد گفت...

خیلی قشنگ بود. کار خودته؟

ناشناس گفت...

می دانی فریق عزیز، همیشه از یادگیری زبانهای مختلف لذت برده ام.اولین دلیل علاقه ام به یادگیری زبان کردی هم همین است. در ثانی چند تن از بهترین دوستانم کرد زبان هستند. خیلی دوست دارم به زبان خودشان با آنها حرف بزنم هر چند گاه گاهی. به نظر شرایط یادگیری این زبان در حال حاضر برایم وجود ندارد ... پس به دنبال فراهم کردن شرایطی بهتر برای یادگیریش خواهم بود.

حسین ترابی گفت...

زیبا بود.

مکث گفت...

خیلی شعر خوبی بود فریق...خیلی...

ارسال یک نظر

لطفاً برای درج نظر خصوصی یا ارسال ایمیل یا تماس آنلاین، به صفحه تماس بروید
با تشکر